صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۶۳۸

۱

پیش ازین حسن مجرد تشنه زیور نبود

چشم دریا در خمار شبنم گوهر نبود

۲

بلبل ما هر زمان بر شاخساری می نشست

بیضه افلاک ما را زیر بال و پر نبود

۳

در گلستانی که ما گلبانگ عشرت می زدیم

زهره فریاد کردن حلقه را بر در نبود

۴

خط او این نقش زد بر آب، ورنه پیش ازین

پرده دار آتش یاقوت خاکستر نبود

۵

رفته رفته آب شد آیینه از تاب رخش

چون نگردد آب، آخر سد اسکندر نبود

۶

خاطری از موی سر آشفته تر می خواستند

پیش ازین دیوانگی تنها به موی سر نبود

۷

تنگدستی قسمت صاحبدلان امروز نیست

غنچه این باغ را در جیب هرگز زر نبود

۸

در صدف تا داشت صائب گوهرم آرامگاه

کوه غم بر خاطرم از سنگ بد گوهر نبود

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۱۶۰

نظرات