
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۷۰۱
۱
دل خراب از خندهٔ پنهان آن گل میشود
سنگ این مینای خالی پرتو مل میشود
۲
ساحل دریای آشوب است ترک اختیار
موج بر خاشاک از افتادگی پل میشود
۳
در طریق ما که نعل واژگون خضر ره است
بیشتر خون بر سر تیغ تغافل میشود
۴
سیل را کوتاهی دیوار عاجز میکند
سد راه دشمن غالب تحمل میشود
۵
پاک گردد هر که صائب دامن پاکان گرفت
اشک شبنم سرخرو از دامن گل میشود
تصاویر و صوت

نظرات