
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۷۰۹
۱
گر ز ریحان خواب بیدردان به سامان می شود
خواب من آشفته زان خط چو ریحان می شود؟
۲
از اطاعت عاقبت محمود می گردد ایاز
قامت خم خاتم دست سلیمان می شود
۳
حسن چون بی شرم شد زنهار گرد او مگرد
بوی خون می آید از تیغی که عریان می شود
۴
پرده داری می کند از سوختن پروانه را
شمع اگر در جامه فانوس پنهان می شود
۵
در زمین پاک ریزد دانه دهقان امید
سینه بی آرزو آخر گلستان می شود
۶
نیست چون گرداب بهردانه گردیدن مرا
آسیای من به آب خشک گردان می شود
۷
سرو از شرم قدت در دود آه قمریان
چون الف در مد بسم الله پنهان می شود
۸
از دل بی مدعا صائب فلک داغ من است
تخم چون سوزد غنی از ابر احسان می شود
تصاویر و صوت

نظرات