
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۷۲۷
۱
یک دل روشن نگهبان جهانی میشود
عصمت یوسف حصار کاروانی میشود
۲
قطره تا دارد نظر بر خویش گرداب فناست
از خودی چون رست بحر بیکرانی میشود
۳
نفس ظالم میشود مظلوم در پیرانهسر
گرگ چون گردید بیدندان، شبانی میشود
۴
هرکه را بینم سری دارد به پای یار خویش
از برای تیر آه من کمانی میشود
۵
شبنمی سیراب میسازد گل نمدیده را
بوی می صائب مرا رطل گرانی میشود
تصاویر و صوت

نظرات