صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۷۶

۱

از تحمل خصم را هموار می سازیم ما

خار بی گل را گل بی خار می سازیم ما

۲

نیست چون آیینه در پیشانی ما چین منع

زشت و زیبا را به خود هموار می سازیم ما

۳

از گرانجانان گرانی می برد فریاد ما

کوه را کبک سبکرفتار می سازیم ما

۴

در زمین گیران کند وجد و سماع ما اثر

نقطه را سرگشته چون پرگار می سازیم ما

۵

پیش ما، چون ابر نیسان، هر که لب وا می کند

چون صدف پر گوهر شهوار می سازیم ما

۶

عارفان دشوارها را بر خود آسان می کنند

کارهای سهل را دشوار می سازیم ما

۷

در به روی شوق ما بستن ندارد حاصلی

از توجه رخنه در دیوار می سازیم ما

۸

خواب ناز گل گرانسنگ است، ورنه از فغان

سبزه خوابیده را بیدار می سازیم ما

۹

رشته ها همتاب چون شد، زود می گردد یکی

از پریشانی به زلف یار می سازیم ما

۱۰

دامن ما سبز می سازد به اندک فرصتی

هر قدر آیینه بی زنگار می سازیم ما

۱۱

گر مسلمانیم در ظاهر، به باطن کافریم

رشته تسبیح را زنار می سازیم ما

۱۲

ما به بوی پیرهن چون ساکن بین الحزن

چشم خود از گریه چون دستار می سازیم ما

۱۳

زیر تیغ از بس به رغبت جانفشانی می کنیم

خضر را از زندگی بیزار می سازیم ما

۱۴

می زند همسایه معشوق هم ناخن به دل

گر نسازد گل به ما، با خار می سازیم ما

۱۵

نیست در افسردگان صائب اثر گفتار را

ورنه خون مرده را بیدار می سازیم ما

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۱۶۴

نظرات

user_image
مظفر محمدی الموتی خشکچالی
۱۳۹۹/۰۴/۲۸ - ۰۹:۵۱:۲۵
در بیت دوازدهم، احتمالاً «بین الحزن» درست نباشد؛ و درست آن، به این صورت می‌باشد:.ما به بوی پیرهن، چون ساکن ‹بیت الحزن› / چشم خود از گریه، چون دستار می‌سازیم ماحسان محمدی الموتی
user_image
Polestar
۱۳۹۹/۱۱/۱۸ - ۰۲:۵۱:۵۷
یعنی چی گر مسلمانیم در ظاهر...!الآن از خودش تعریف کرده یا بدگویی؟!