
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۷۸۶
۱
دیده از عیب کسان در خواب چون مخمل کنید
چون رسد نوبت به عیب خود، نظر احول کنید
۲
باعث رنگینی دیوان محشر می شود
چهره از اشک پشیمانی اگر جدول کنید
۳
قامت خم چون مه نو در کمین پس خم است
زودتر آیینه تاریک خود صیقل کنید
۴
پرده ظلمت به قدر روشنی گردد زیاد
عالمی بر خود چرا تاریک از مشعل کنید؟
۵
تا بود دل در درون سینه بیتابی بجاست
این سپند شوخ را بیرون ازین منقل کنید
۶
کوته اندیشی است دیدن اول هر کار را
در مآل کارها اندیشه از اول کنید
۷
دردسر بسیار دارد پاس دلها داشتن
شانه آن زلف را زنهار از صندل کنید
۸
مشرق خورشید تابان می شود صائب چو صبح
سینه خود را به نور صدق اگر صیقل کنید
تصاویر و صوت


نظرات