
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۷۹۰
۱
مرا آه سحر گرد از دل دیوانه می روبد
که جزبال سمندر گرداز آتشخانه می روبد؟
۲
منم پروانه شمعی که شمع بزم جایش را
زدلسوزی به جاروب پر پروانه می روبد
۳
مرا بر می پرستی رشک می آید که از مستی
به دستار پریشان ساحت میخانه می روبد
۴
به امیدی دل صد چاک را در زلف او بستم
همان گرد عبیر از طره او شانه می روبد
۵
چه گردم گرد این سنگین دلان بهر گشاد دل؟
چو آخر آسیا گرد از دل این دانه می روبد
۶
مرا با آتشین رویی سر و کارست کز بستر
به جای برگ گل بال و پر پروانه می روبد
۷
چنان شد عام در دوران چشمش وسعت مشرب
که با سجاده زاهد ساحت میخانه می روبد
۸
نلرزم چون به آه سرد خود چون صبحدم صائب؟
که گاهی از دلم گردی درین غمخانه می روبد
تصاویر و صوت

نظرات