صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۸۰۶

۱

سرشک تلخ من در گنبد خضرا نمی‌گنجد

که می پرزور چون افتاد در مینا نمی‌گنجد

۲

به بی‌رنگی قناعت کن اگر با عشق یکرنگی

که هرجا عشق آمد رنگ در سیما نمی‌گنجد

۳

نمی‌دانم چه خواهد بود احوال گران‌جانان

که تنهایی در آن وحدت‌سرا تنها نمی‌گنجد

۴

مرا کرد از وطن آواره آخر جوهر ذاتی

که گوهر چون یتیم افتاد در دریا نمی‌گنجد

۵

دلیلی بر شکوه عشق ازین افزون نمی‌باشد

که مجنون با کمال ضعف در صحرا نمی‌گنجد

۶

برون تا رفتم از خود تنگ شد روی زمین بر من

که از خود هرکه بیرون رفت در دنیا نمی‌گنجد

۷

اگر بیعانه خواهد زلف او عقل و دل و دین را

بده صائب که چند و چون درین سودا نمی‌گنجد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۱۲۰
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۳۹

نظرات