صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۸۱۱

۱

شکر لعل لبش در تلخی دشنام می‌پیچد

ز شیرینی زبانش بوسه در پیغام می‌پیچد

۲

گل امیدواری می‌توان چید از عتاب او

به ظاهر گرچه گوش آرزوی خام می‌پیچد

۳

دل پرخون عاشق می‌شود گلگونه رویش

به این عنوان اگر آن زلف عنبرفام می‌پیچد

۴

درین صحرا که دامن بر کمر بسته است کهسارش

زهی غافل که پا در دامن آرام می‌پیچد

۵

رهایی نیست از موج حوادث بی‌قراران را

ز بی‌تابی به بال و پر فزون این دام می‌پیچد

۶

ز غفلت رشته امید خود کوتاه می‌سازد

گدای کوته‌اندیشی که در ابرام می‌پیچد

۷

به دست پر، عنان نتوان گرفتن اسب سرکش را

تهیدستی عنان نفس بدفرجام می‌پیچد

۸

اگر صید مراد هر دو عالم در کمند آرد

ز ناکامی همان صائب دل خودکام می‌پیچد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۱۵۰
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۴۱

نظرات