
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۸۲۱
۱
مبادا دولت دنیا نصیب بد گهر گردد
که تیغ از آبداری تشنه خون بیشتر گردد
۲
منه زاندازه بیرون پا، اگر آسودگی خواهی
که خون فاسد چو شد آهن ربای نیشتر گردد
۳
نمک ریزد زچشم شور، شبنم در گریبانش
اگر داغی نصیب لاله خونین جگر گردد
۴
غبار کلفت از دل ساغر سرشار می شوید
اگر گرد یتیمی شسته از روی گهر گردد
۵
به عهد ما که آمیزش کدورت بار می آرد
عجب دارم که از پیوند نخلی خوش ثمر گردد
۶
سخن بی پرده می گویند صائب راست گفتاران
که بیجو هر بود تیغی که پنهان در سپر گردد
تصاویر و صوت


نظرات