صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۸۷۳

۱

خط از خون مانع آن غمزه کافر نمی گردد

زبان شمشیر را پیچیده از جوهر نمی گردد

۲

بلایی نیست چون افسردگی دلهای روشن را

نمی گردد یتیم این قطره تا گوهر نمی گردد

۳

از ان از گرد عصیان رو نمی تابم که آیینه

نگردد تا سیه، مشتاق روشنگر نمی گردد

۴

شکایت نیست از دور فلک ارباب عرفان را

دل مستان ملول از گردش ساغر نمی گردد

۵

صدا از کوه برگردد، عجب کوهی است تمکینش

که از دلبستگی فریاد از آنجا برنمی گردد

۶

عبث آن جنگجو بر آب و آتش می زند خود را

برات خط چو حکم آسمانی برنمی گردد

۷

نمی سوزد چراغ هیچ کس تا صبحدم صائب

کدامین اخگر سوزنده خاکستر نمی گردد؟

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۷۰

نظرات