صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۸۸۴

۱

دل سرگشته ما چرخ را بر کار می‌بندد

کمر در خدمت این نقطه نه پرگار می‌بندد

۲

حجاب روی گل نظارگی را آب می‌سازد

عبث این بوستان‌پیرا در گلزار می‌بندد

۳

چه سازد مهر تابان با خمیر طینت خامم؟

که این افسرده نان خویش بر دیوار می‌بندد

۴

گل از باغ تماشا عشق آتش‌دست می‌چیند

پریشان می‌شود گل عقل تا دستار می‌بندد

۵

ز پیش دیده گستاخ ما کی دست بردارد؟

گلستانی که در بر رخنه دیوار می‌بندد

۶

دل من وجه سرگردانی خود را نمی‌داند

که وقت سیر، چشم نقطه را پرگار می‌بندد

۷

چه می‌لرزی ز بیم مرگ بر خود، باده پیش آور

که این تب‌لرزه را یک ساغر سرشار می‌بندد

۸

پناه از چشم فتانش به زلفش می‌برم صائب

که بر هرکس ستم زور آورد زنار می‌بندد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۷۵
کلیات صائب تبریزی از روی نسخهٔ خطی که خود شاعر تصحیح نموده با مقدمه و شرح حال آقای امیری فیروزکوهی از انتشارات کتابفروشی خیام، مقدمه مورخ ۱۳۳۳ شمسی - گردآورنده: ج. آزمون - تصویر ۵۳۳

نظرات