
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۹۳۲
۱
نفس یک پا درون خانه، یک پا در برون دارد
کسی محکم عنان بادپای عمر چون دارد؟
۲
کجا از شادمانی بهره عقل ذوفنون دارد؟
که در زیر نگین این ملک را داغ جنون دارد
۳
تو کز صدق عزیمت بی نصیبی فکر رهبر کن
که ما را عزم صادق بی نیاز از رهنمون دارد
۴
زآب شور داغ تشنگی ناسور می گردد
که حرص افزون بود آن را که جمعیت فزون دارد
۵
نیارد نغمه خارج رگ خامی زدل بیرون
خوشا آن کس که مطرب چون خم می از درون دارد
۶
زبیم چشم، گرد کعبه در بتخانه می گردم
سمند عزم دوراندیش نعل واژگون دارد
۷
اگر بر زندگانی اعتمادی هست، چون صائب
نفس یک پا درون خانه، یک پا در برون دارد؟
تصاویر و صوت

نظرات