صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۹۷۰

۱

به حسن نقش از ان نقاش هر کس چشم برگیرد

چو خار رهگذر هر لحظه دامان دگر گیرد

۲

به کوشش نیست روزی، تن به قسمت ده که سرو اینجا

به چندین دست نتوانست دامان ثمر گیرد

۳

براق عالم بالاست همت چون بلند افتد

نماند بر زمین هر کس جهان را مختصر گیرد

۴

به نور دل تواند پنجه خورشید تابیدن

زروی صدق هر کس دامن پاک سحر گیرد

۵

میندیش از غم عالم چو با عشق آشنا گشتی

که آتش خود زراه خود خس و خاشاک بر گیرد

۶

درین دریا پرگوهر سعادت جستن از اختر

به آن ماند که موری دانه از مور دگر گیرد

۷

نباشد در حریم حسن ره جز خاکساران را

که جز گرد یتیمی دامن پاک گهر گیرد؟

۸

مکن از تیره روزی شکوه هنگام تهیدستی

که بی منت چنار تنگدست از خویش در گیرد

۹

به اهل حق نپردازند صائب باطل آرایان

مگر منصور را دار فنا از خاک برگیرد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۱۷
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۱۲۲

نظرات