
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۳
نغمه آرام از من دیوانه میسازد جدا
خواب را از دیده این افسانه میسازد جدا
پردهٔ شرم است مانع در میان ما و دوست
شمع را فانوس از پروانه میسازد جدا
موج از دامان دریا برندارد دست خویش
جان عاشق را که از جانانه میسازد جدا؟
هرکجا سنگیندلی در سنگلاخ دهر هست
سنگ از بهر من دیوانه میسازد جدا
بود مسجد هر کف خاکم، ولی عشق این زمان
در بن هر موی من بتخانه میسازد جدا
برندارد چشم شوخ او سر از دنبال دل
طفل مشرب را که از دیوانه میسازد جدا؟
سنگ و گوهر هر دو یکسان است در میزان چرخ
آسیا کِی دانه را از دانه میسازد جدا؟
از هواجویی رساند خانهٔ خود را به آب
چون حباب از بحر هر کس خانه میسازد جدا
جذبهٔ توفیق میخواهی سبک کن خویش را
کهربا کی کاه را از دانه میسازد جدا؟
ز اختلاف جام، غافل از می وحدت شدهست
آن که از هم کعبه و بتخانه میسازد جدا
میفتد در رشتهٔ جان چاک بیتابی مرا
تار زلفش را چو از هم شانه میسازد جدا
برنمیدارد به لرزیدن ز گوهر دست، آب
رعشه کی دست من از پیمانه میسازد جدا؟
زخم میباید که از هم نگسلد چون موج آب
رزق ما را تیغ بیدندانه میسازد جدا
کی شود همخانه صائب با من صحرانشین؟
وحشیای کز سایهٔ خود خانه میسازد جدا
تصاویر و صوت


نظرات
باران
ناشناس
محسن شفیعی
نگار
سربازوطن
رضا از کرمان
پاسخگویی به شما باشند وصرفا برای بی
پاسخ نماندن سوال شما بنده اقدام به درج حاشیه کردم ولا غیر ولی تجربه شخصی من اینو میگه که بخونید ومعانی شعر ومنظور شاعر رو درک کنید واشعاری رو که پسندیدید سعی در حفظ کردن اونها کنید بعد از مدتی خود ، شاعر یا شاید بهتر بگم شاعر های مورد علاقه تون رو پیدا خواهید کرد مثلا بنده با خوندن اشعار حضرت مولانا واقعا به وجد میام شاید کس دیگری این لذت رو از شاهنامه یا غزلیات حافظ ببره شعر پروین ،شهریار ،سنایی ،نظامی ،شاملو ،سهراب ،عطار ،عراقی ،خیام ،ابوسعیدو....هرکدام لطف خودش رو داره به قول معروف هرگلی بویی داره توصیه بنده اینه تا فرصت باقیست بخونید ومعنی رو درک کنید حفظ کنید ولذت ببرید ودیگران را هم در این ِلذت سهیم کنید موفق ،سرافراز وشاد وخرم باشید