
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۳۰۰۰
۱
به رغبت با خم زلفش دل بیتاب میسازد
چو آب زندگی با ماهی این قلاب میسازد
۲
شود گلزار ابراهیم آتش بر گنهکاران
دل ما را چنین گر شرم عصیان آب میسازد
۳
به احسان ای توانگر دستگیری کن فقیران را
که دریا بهر ریزش ابر را سیراب میسازد
۴
سپهر کجرو از جا در نیارد اهل تمکین را
خس و خاشاک را سرگشته این گرداب میسازد
۵
سفیدیهای مو گفتم شود صبح امید من
ندانستم که غفلت پردههای خواب میسازد
۶
وفاداری مجو از دولت هرجایی دنیا
به یک روزن کجا خورشید عالمتاب میسازد؟
تصاویر و صوت


نظرات