صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۰۵۷

۱

کجا خون مرا آن ساقی طناز می ریزد؟

که خون شیشه در ساغر به چندین ناز می ریزد

۲

چه خواهد کرد گاه جلوه مستانه، حیرانم

سهی سروی که با خودداری از وی ناز می ریزد

۳

کدامین تنگ ظرف آمد به این عشرت سرا یارب

که ساقی باده از ساغر به مینا باز می ریزد

۴

ندارد صرفه ای با بی پروبالان در افتادن

زخون کبک، رنگ قتل خود شهباز می ریزد

۵

ندارد در دل معشوق اگر عاشق ره پنهان

که در دل غنچه را این خرده های راز می ریزد؟

۶

به این افتادگی، دارم هوای سرو بالایی

که نقش از بال مرغان سبک پرواز می ریزد

۷

در ایام خزان چون جمع سازد خویش را صائب؟

گلی کز بار از لرزیدن آواز می ریزد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۵۵

نظرات