
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۳۱۲۴
۱
شراب بیخودی در شیشه و ساغر نمی باشد
فروغ مهر در فرمان نیلوفر نمی باشد
۲
چراغ طور در فانوس مستوری نمی گنجد
سپند شوخ را آرام در مجمر نمی باشد
۳
در آب چشم می بینند مردم صورت خود را
درین ماتم سرا آیینه دیگر نمی باشد
۴
همیشه نعمت آماده است مهمان سلیمان را
کسی کز خوان دل روزی خورد لاغر نمی باشد
۵
نگردد جمع علم ظاهری با سینه روشن
صفا در چهره آیینه با جوهر نمی باشد
۶
در آن هنگامه صد زخم نمایان بر جگر دارم
که غیر از لب گزیدن بخیه دیگر نمی باشد
۷
زخط گلرخان بردار صائب کام دل اینجا
که در فردوس این ریحان جان پرور نمی باشد
تصاویر و صوت

نظرات