صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۱۲۸

۱

حصاری آدمی را به ز همواری نمی‌باشد

دعای جوشنی چون ترک خونخواری نمی‌باشد

۲

مرا از خانه زنبور آتش دیده، روشن شد

که حسن عاقبت با مردم‌آزاری نمی‌باشد

۳

سبکباری به مقصد می‌رساند زود رهرو را

سفر را سنگ راهی چون گرانباری نمی‌باشد

۴

جرس بی‌جا گلوی خود ز افغان پاره می‌سازد

ره خوابیده را امید بیداری نمی‌باشد

۵

نشد هرکس عزیز از خواری دوران نیندیشد

یتیمان را خطر از خط بیزاری نمی‌باشد

۶

ز شعر تر بزن بر روی خواب‌آلودگان آبی

که در روی زمین خیری چنین جاری نمی‌باشد

۷

ز خاکستر دل آیینه تاریک روشن شد

که می‌گوید سفیدی در سیه‌کاری نمی‌باشد؟

۸

ندارم گرچه غمخواری درین وحشت‌سرا شادم

که در هرجا طبیبی نیست بیماری نمی‌باشد

۹

ز بی‌دردی تو خرج آشنایان می‌شوی صائب

وگرنه همدمی چون ناله و زاری نمی‌باشد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۲۶۰
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۸۷

نظرات