صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۱۴۵

۱

به طوف خاک من گر آن سراپا ناز می آمد

به جوی عمر، آب رفته من باز می آمد

۲

چنان کز شیشه سربسته آید باده در ساغر

به آن تمکین به آغوش من آن طناز می آمد

۳

به صید خویش می کردم دلالت شاهبازش را

اگر از خنده من همچو کبک آواز می آمد

۴

ز امید وصالش بود آهنگ آنچنان بزمم

که بی ناخن صدا از پرده های ساز می آمد

۵

چنان کز بازگشت نوبهاران شد جوان عالم

چه می شد گر بهار عمر ما هم باز می آمد؟

۶

اگر می بود در گلزار عالم نوگلی صائب

صفیر عشق از کلک سخن پرداز می آمد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۹۵

نظرات