صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۲۶۵

۱

خواب هرکس ز خیال تو پریشان گردد

زلف شب در نظرش سنبل و ریحان گردد

۲

دلم آشفته ز جمعیت یاران گردد

همچو سی پاره که در جمع پریشان گردد

۳

می شود فاختگان را خط آزادی سرو

در ریاضی که نهال تو خرامان گردد

۴

هرکه چون شانه کند دست درازی با زلف

تخته مشق دو صد زخم نمایان گردد

۵

می دهد دست نوازش دل ما را تسکین

بحر ساکن اگر از پنجه مرجان گردد

۶

می دهد رخنه لب زود سر سبز به باد

جای رحم است بر آن پسته که خندان گردد

۷

دزدی بوسه عجب دزدی خوش عاقبتی است

که اگر باز ستانند دو چندان گردد!

۸

از تماشای رخت حیرت صائب افزود

طوطی از آینه هر چند زبان دان گردد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۱۱۳
دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۱

نظرات

user_image
احمدآرام نژاد
۱۳۹۸/۱۱/۱۳ - ۰۷:۳۱:۵۹
درودوعرض ادب بیت ماقبل آخر را در سالهای بسیار دور اینگونه شنیده بودم وبنظرم درست تر می آیددزدز بوسه عجب دزدی پرمنفعتیستکه اگربازستانند دوچندان گردد
user_image
احمدآرام نژاد
۱۳۹۸/۱۱/۱۳ - ۰۷:۳۵:۲۱
بیت ماقبل آخر را در سالهای بسیار دور اینگونه شنیده بودم وبه نظرم درست تر می آید:دزدی بوسه عجب دزدی پرمنفعتی ستکه اگر باز ستانند دو چندان گردد