
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۳۲۶۸
۱
نخل قد تو به باغی که خرامان گردد
سرو در زیر پر فاخته پنهان گردد
۲
چون به گلزار روی خواب خمار آلوده
گل ز خمیازه آغوش پریشان گردد
۳
هر سیه روز به کیفیت چشمش نرسد
سرمه را جوهر آن نیست که حیران گردد
۴
رنگ از چهره گلهای هوس محو شود
چون سهیل عرق شرم فروزان گردد
۵
شرط عشق است که تا شور محبت باقی است
زخم ناسور به دنبال نمکدان گردد
۶
صائب از پرتو حسن است که بلبل شده است
طوطی از صحبت آیینه سخندان گردد
تصاویر و صوت


نظرات