
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۳۳۰۴
۱
می کجا مهر حجاب از لب ما بردارد؟
نه حباب است که هر موج ز جا بردارد
۲
رشته گوهر سیراب شود مژگانش
هرکه خار از ره این آبله پا بردارد
۳
دل صد پاره اگر همرهی ما نکند
کیست در راه طلب توشه ما بردارد؟
۴
در بیابان طلب تشنه جگر بسیارست
به که هر آبله ای آب جدا بردارد
۵
از مه عید جوانی دل ما صاف نشد
مگر این زنگ ز دل قد دوتا بردارد
۶
آنقدر دور مشو از نظر ای صبح امید
که دل خونشده دستی به دعا بردارد
۷
منفعل رفت ازین غمکده سیلاب برون
کیست این گرد ملال از دل ما بردارد؟
۸
می کند ساده زمین را ز عمارت صائب
ابر اگر آب ز چشم تر ما بردارد
تصاویر و صوت


نظرات