صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۳۰۹

۱

بحر هر چند به بر همچو حبابم دارد

شوق سرگشته تر از موج سرابم دارد

۲

می شود کوتهی راه ز تعجیل دراز

دور ازان کعبه مقصود شتابم دارد

۳

من همان نقش سراپرده خوابم، هرچند

پیری از قامت خم پا به رکابم دارد

۴

چون به افسانه توانم ز سر خود وا کرد؟

غفلتی را که کمند از رگ خوابم دارد

۵

می شود چون تهی از باده، به سر می غلطم

همچو غم بر سر پا زور شرابم دارد

۶

نیست افسوس به جانبازی پروانه مرا

گریه ساخته شمع کبابم دارد

۷

تخم در سینه کهسار پریشان شده ام

سبز گردون مگر از اشک سحابم دارد

۸

منم آن باده پرزور که مینای فلک

چاکها در جگر از زور شرابم دارد

۹

باده دولت این نشأه بود پا به رکاب

مستی ساخته خلق خلق کبابم دارد

۱۰

صائب این باکه توان گفت از پرکاری

تلخکام آن لب لعل از شکرابم دارد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۶۹۳

نظرات