
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۳۳۵۴
۱
حسن روزی که صف آرایی آن مژگان کرد
صف محشر علم شهرت خود پنهان کرد
۲
پیش ازین گر به شکر پسته نهان می کردند
لب نو خط تو در پسته شکر پنهان کرد
۳
نیست ممکن که دگر قامت خود راست کند
هر که را جلوه مستانه او ویران کرد
۴
داد بر باد سر سبز خود از بی مغزی
هر که چون پسته درین بزم لبی خندان کرد
۵
چه ضرورست به تدبیر کنی مشکلتر؟
مشکلی را که به تسلیم توان آسان کرد
۶
بیقراری نتوان برد به دریا از موج
به دوا درد طلب را نتوان درمان کرد
۷
هر که با ابر کرم کرد چو دریا صائب
در حقیقت به همه روی زمین احسان کرد
تصاویر و صوت


نظرات