
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۳۳۶۲
۱
سیر حسن خود اگر در دل ما خواهی کرد
سفر آینه را رو به قفا خواهی کرد
۲
گر بدانی که چه مشتاق به آغوش توام
نامه شوق مرا بند قبا خواهی کرد
۳
تو که در خانه آیینه نداری آرام
در دل و دیده من خانه کجا خواهی کرد؟
۴
وقت نازکتر ازان موی میان گردیده است
رحم اگر بر دل صد پاره ما خواهی کرد
۵
با رخ ساده کنی خون دل پرکاران را
در زمان خط شبرنگ چها خواهی کرد
۶
پای سیمین مکن آلوده به هر نقش و نگار
گر گذر بر سر خاک شهدا خواهی کرد
۷
دل بی قید تو زندان فراموشان است
صائب دلشده را یاد کجا خواهی کرد؟
تصاویر و صوت

نظرات