صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۴۱۸

۱

جذبه شوق اگر از جانب کنعان نرسد

بوی پیراهن یوسف به گریبان نرسد

۲

کعبه در دامن شبگیر بلند افتاده است

سیل پر زور محال است به عمان نرسد

۳

در مقامی که ضعیفان کمر کین بندند

آه اگر مور به فریاد سلیمان نرسد

۴

منتهی گشت به خط سلسله زلف دراز

نامه شکوه ما نیست به پایان نرسد

۵

تو و چشمی که ز دلها گذرد مژگانش

من و دزدیده نگاهی که به مژگان نرسد

۶

شعله شوق محال است ز پا بنشیند

تا دل تشنه به آن چاه زنخدان نرسد

۷

هر که از دامن او دست مرا کوته کرد

دارم امید که دستش به گریبان نرسد

۸

درد رنگین چو کند روی سخن را صائب

کار اهل سخن آن به که به سامان نرسد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۹۱

نظرات