صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۴۲۷

۱

جگر پاره اگر مایده خوانم شد

چشم شور فلک سفله نمکدانم شد

۲

تنگدل داشت پریشانی پرواز مرا

غنچه گشتم، قفس تنگ گلستانم شد

۳

دست شستم ز جهان، آب حیاتم گردید

پا نهادم به هوا، تخت سلیمانم شد

۴

تا درین عالم پرشور نظر کردم باز

تخته مشق دو صد خواب پریشانم شد

۵

خامشی از سگ گیرنده کمینگاه بلاست

نیستم ایمن اگر نفس به فرمانم شد

۶

از خودی بود به من دامن صحرا زندان

رفتم از خویش برون، شهر بیابانم شد

۷

رود نیلم به مکافات عزیزی بخشید

چهره نیلی اگر از سیلی اخوانم شد

۸

کرد از تهمت اگر مصر غبار آلودم

دامن پاک، کلید در زندانم شد

۹

صائب از خامه من سنبل تر می ریزد

تا دل آشفته آن زلف پریشانم شد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۹۵

نظرات