صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۴۷۰

۱

هرکه اینجا ز جگر آه ندامت نکشد

نفس صاف ز دل صبح قیامت نکشد

۲

هرکه خواهد که گرانسنگ بود میزانش

به که امروز سر از سنگ ملامت نکشد

۳

تا ازان یار سفر کرده نگیرد خبری

اشک ما پای به دامان اقامت نکشد

۴

نفس سوخته عشق ز پا ننشیند

تا گلاب از گل خورشید قیامت نکشد

۵

سایه عشق گران است، عجب نیست اگر

سرو در زیر پر فاخته قامت نکشد

۶

کرده ام خنده به ارباب ملامت صائب

اره چون بر سر من سین سلامت نکشد؟

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۱۱۷
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۲۴۷

نظرات