
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۳۴۷۷
۱
شوق من قاصد بیدرد کجا می داند؟
آنقدر شوق تو دارم که خدا می داند!
۲
تو همین سعی کن ای کاه سبکروح شوی
روش جاذبه را کاهربا می داند
۳
هرکه فرهاد صفت جوهر مردی دارد
تیشه را بر سر خود بال هما می داند
۴
بوته خاری اگر در کف صرصر بیند
دل سرگشته من راهنما می داند
۵
گاه در خواب و گهی مست و گهی مخمورست
چشم پرکار تو کی حال مرا می داند؟
۶
صائب از لاله عذاران چه توقع داری؟
گل ده روزه چه آیین وفا می داند؟
تصاویر و صوت

نظرات
سفید