صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۵۴۴

۱

درد را سوختگان تو به درمان ندهند

جگر تشنه به سرچشمه حیوان ندهند

۲

بیقراران تو چون دامن صحرا گیرند

خار را فرصت گیرایی دامان ندهند

۳

علم رسمی ورق سینه سیه ساختن است

عارفان کودک خود را به دبستان ندهند

۴

روزگاری است که بی پای ملخ، نزدیکان

مور را راه سخن پیش سلیمان ندهند

۵

تا درین باغ چو شبنم نشود آب دلت

ره به سرچشمه خورشید درخشان ندهند

۶

این چه رسمی است که ارباب سخاوت صائب

به کسی تا دل خود را نخورد نان ندهند

تصاویر و صوت

کلیات صائب تبریزی از روی نسخهٔ خطی که خود شاعر تصحیح نموده با مقدمه و شرح حال آقای امیری فیروزکوهی از انتشارات کتابفروشی خیام، مقدمه مورخ ۱۳۳۳ شمسی - گردآورنده: ج. آزمون - تصویر ۵۹۸
دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۱۵۳

نظرات

user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۱/۱۲/۲۳ - ۰۵:۵۶:۴۹
سلام      بنده در فهم  معنی مصرع دوم بیت ششم دچار اشکال شدم  میشه دوستان توضیح بفرمایند  اگه این جوری نوشته میشد شاید بهتر منظور رو میرسوند  شاید هم همینجوری بوده  این چه رسمی است که ارباب سخاوت صائب به کسی خون دل خود نخورد ،نان ندهند