
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۳۵۹
۱
مزن بر سنگ پیش سخت رویان گوهر خود را
به هر آیینه تاریک منما جوهر خود را
۲
تو ای پروانه عاجز، تلاش قرب آتش کن
که من از گرمی پرواز می سوزم پر خود را
۳
ازان خورشید بر گرد جهان سرگشته می گردد
که بر فتراک صاحب دولتی بندد سر خود را
۴
کسی تا چند پنهان چون زره زیر قبا دارد
ز بیم تیر باران حسودان جوهر خود را؟
۵
نیم مجنون اگر در دامن گردون نیندازم
نهد گر بر سرم خورشید تابان افسر خود را
۶
نیامد مهر تابان بر سر بالین من صائب
به خون رنگین نکردم تا چو شبنم بستر خود را
تصاویر و صوت


نظرات