صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۶۲۳

۱

به کف شعله اگر نقد شرر می‌آید

دل رم کرده ما هم ز سفر می‌آید

۲

دست پیچیدن و دل بردن و پنهان گشتن

هرچه می‌گویی از آن موی کمر می‌آید

۳

چرخ را آه شرربار من از جا برداشت

دیگ کم‌حوصلگان زود به سر می‌آید

۴

هست تا بر فلک از اختر سیار اثر

سنگ بر شیشه ارباب هنر می‌آید

۵

ای خوشا عالم امید و برومندی او

نخل این باغ به یک روز به بر می‌آید

۶

این نه دریاست، که از کاوش این سنگدلان

اشک تلخی است که از چشم گهر می‌آید

۷

لاله دارد خبر از برق سکبسیر بهار

که نفس سوخته از خاک بدر می‌آید

۸

صائب از سیر گلستان سخن می‌آیم

گل خورشید مرا کی به نظر می‌آید؟

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۱۸۹

نظرات