
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۳۶۲۴
۱
سرخوش از صحبت ارباب هوس می آید
شعله طور ز دلسوزی خس می آید
۲
ناکسی بین که سر از صحبت من می پیچد
سر زلفی که به دست همه کس می آید
۳
ای گل شوخ که در شیشه گلابت کردند
هیچ یادت ز اسیران قفس می آید؟
۴
روی گردان نشود صافدل از دشمن خویش
آخر آیینه به بالین نفس می آید
۵
صائب از گردش چرخ است فغان دل ما
می رود محمل و آواز جرس می آید
تصاویر و صوت


نظرات