صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۶۴۲

۱

بس که بیماری عشقم به رگ جان پیچید

ساعدم رشته بر انگشت طبیبان پیچید

۲

پیش ازین بحر به دل عقده گرداب نداشت

درد از گریه من در دل عمان پیچید

۳

خار در دامن آتش نتواند آویخت

چون به کف دامن من خار مغیلان پیچید؟

۴

غیر مژگان که شود مانع اشکم، که دگر

دامن بحر به سر پنجه مرجان پیچید؟

۵

کلکش از معنی باریک چو نالی شده است

بس که صائب به سخنهای پریشان پیچید

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۱۹۷

نظرات