
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۳۶۶۱
۱
گل عذار تو از درد نیمرنگ مباد!
به خنده تو ز تبخاله جای تنگ مباد!
۲
مباد نبض تو چون موج مضطرب هرگز
میان طبع تو و اعتدال جنگ مباد!
۳
پی علاج تو کز تب چو آفتاب شدی
مسیح را به فلک فرصت درنگ مباد!
۴
سبک، گرانی خود درد از سرت ببرد
چو آفتاب بر آیینه تو زنگ مباد!
۵
به چهره ات عرق سرد و گرم و تر بدود
غبار عارضه را بر رخت درنگ مباد!
۶
ز جام صحت جاوید لاله گون باشی
بهار عافیتت در خمار رنگ مباد!
۷
امیدوار چنانم به لطف حق صائب
که آه من به فلک بیش ازین به جنگ مباد!
تصاویر و صوت

نظرات