صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۶۸۰

۱

تو سعی کن که دلت ساده از رقم گردد

که دل چو پاک شد از نقش، جام جم گردد

۲

قضا چو تیغ برآرد گشاده ابرو باش

که این سلاح ز چین جبین دو دم گردد

۳

قدم ز دایره اختیار بیرون نه

که راه کعبه مقصود یک قدم گردد

۴

نظر سیاه نسازد به ملک هر دو جهان

ز درد و داغ تو هر دل که محتشم گردد

۵

گران بود به نظرها چو حلقه در مرگ

ز بار منت احسان قدی که خم گردد

۶

به تلخ و شور چو زمزم کسی که قانع شد

چو کعبه در نظر خلق محترم گردد

۷

ز حد خویش برون هرکه پای نگذارد

کبوتری است که پیوسته در حرم گردد

۸

به نقش کم ز بساط جهان قناعت کن

که نقش کم چو شود چشم شور کم گردد

۹

چو می توان به خوشی نقد وقت را گذراند

روا مدار که این خرده خرج غم گردد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۱۴

نظرات