صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۷۴۵

۱

صراحیی که دم صبح قلقلی دارد

چو بلبلی است که مد نظر گلی دارد

۲

زبان شانه ز وصفش به یکدیگر پیچید

کجا بهشت چو آن زلف سنبلی دارد؟

۳

سرم ز شعله سودا چو دود می نگرد

مگر دلم سر پیوند کاکلی دارد؟

۴

ز حال صائب و نومیدیش چه می پرسی

نمی رسد به تو دستش، توکلی دارد

تصاویر و صوت

نظرات