صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۷۵۱

۱

فسرده دل نفس خونچکان نمی دارد

زمین شوره گل و ارغوان نمی دارد

۲

مپرس راه خرابات را ز زاهد خشک

که تیر کج خبری از نشان نمی دارد

۳

به گرمی طلب آید به دست دامن رزق

تنور سرد نصیبی ز نان نمی دارد

۴

جهان نوردی دیوانه اختیاری نیست

خبر ز گردش خود آسمان نمی دارد

۵

ز سایه وحشت صیاد می کند آهو

دل رمیده تعلق به جان نمی دارد

۶

نمی شود کف دریادلان شود بی برگ

حنای پنجه مرجان خزان نمی دارد

۷

گل از نظاره او بی حجاب چیند غیر

که گلفروش غم بلبلان نمی دارد

۸

تمام رحمت و لطفند اهل دل صائب

که میوه های بهشت استخوان نمی دارد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۴۷
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۲۶۵

نظرات