صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۷۶۴

۱

صباح مستی و شام خمار می‌گذرد

خوشی و ناخوشی روزگار می‌گذرد

۲

اگر ز شش جهت آیینه پیش رو دارم

ز هفت پرده چشمم غبار می‌گذرد

۳

بیا که جوش گل بوسه است روی ترا

مرو که عمر چو باد بهار می‌گذرد

۴

هر آنچه از پسر ناخلف رود به پدر

ز اهل عصر بر این روزگار می‌گذرد

۵

همیشه روی تو یک پیرهن عرق دارد

که آب گوهر بر یک قرار می‌گذرد

۶

به دامن افق آن صبح شوربختم من

که عمر خنده من در خمار می‌گذرد

۷

به غیر خامه دریانژاد من صائب

که از سر گهر شاهوار می‌گذرد؟

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۵۳

نظرات