صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۸۱۰

۱

نفس به سینه ام از اضطراب می سوزد

چنان که تیر شهاب از شتاب می سوزد

۲

ز قید عقل در اقلیم عشق فارغ باش

که سایه در قدم آفتاب می سوزد

۳

طراوت تو کند سبز تخم سوخته را

خوش آن کتان که درین ماهتاب می سوزد

۴

ز خون سوختگان عشق مجلس افروزست

چراغ شعله به اشک کباب می سوزد

۵

گلی که گریه گرم من است میرابش

ز شبنمش جگر آفتاب می سوزد

۶

ازان زمان که لب از خون گرم من تر کرد

هنوز در جگر تیغ آب می سوزد

۷

چنان که شهپر عقل از شراب آتشناک

ز آفتاب رخ او نقاب می سوزد

۸

مرا جدایی او سوخت، وقت شبنم خوش

که در مشاهده آفتاب می سوزد

۹

اگرچه در دل دریاست جای من صائب

ز تشنگی جگرم چون سراب می سوزد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۷۵

نظرات