صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۸۱۴

۱

نگه ز دیده من اشکبار برخیزد

نفس ز سینه من زخمدار برخیزد

۲

هزار میکده خون حلال می باید

که نرگس تو ز خواب خمار برخیزد

۳

بر آبگینه من گرد راه افشاند

درین خرابه ز هر جا غبار برخیزد

۴

اگر قدم به تماشای طور رنجه کنی

به پیش پای تو بی اختیار برخیزد

۵

محیط گرد یتیمی نشست از گوهر

به اشک چون ز دل من غبار برخیزد؟

۶

چنین که پیکر من نقش بر زمین بسته است

غبار چون ز من خاکسار برخیزد؟

۷

گذشت قافله فیض و ما گرانجانان

نشسته ایم که باد بهار برخیزد

۸

کلاه گوشه قدرش بر آسمان ساید

چو شعله هر که به تعظیم خار برخیزد

۹

به زیر تیغ زند هرکه دست و پا صائب

ز خاک روز جزا شرمسار برخیزد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۷۷
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۶۴۶

نظرات