صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۸۲۸

۱

به عارض تو که رنگ نگاه می ریزد؟

که زهر ازان مژه های سیاه می ریزد

۲

ستاره در قدم صبح آفتاب شود

خوشا دلی که در آن جلوه گاه می ریزد

۳

مرا ز خار ملامت کسی که ترساند

به راه کاهربا برگ کاه می ریزد

۴

توان ز دست و دل سرد یافت حال مرا

ز برگهای خزان دیده آه می ریزد

۵

شکسته ای که گرفتار خط مشکین است

چو خامه از مژه خون سیاه می ریزد

۶

نفس دریغ مدار از نفس گداختگان

ترا که تا به کمر زلف آه می ریزد

۷

طمع مدار ز دندان ثبات در پیری

که این ستاره درین صبحگاه می ریزد

۸

خطای اهل هوس را صواب می داند

همان که خون مرا بی گناه می ریزد

۹

نفس درازی صائب ز سینه چاک است

به قدر شق ز قلم مد آه می ریزد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۱۶۹
دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۸۳

نظرات