صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۸۴۷

۱

رخ بهار ز ته جرعه توگلگون شد

زدرد عشق تو رنگ خزان دگرگون شد

۲

زجوش حسن تو شد تنگ آنچنان گلزار

که گل ز رخنه دیوار باغ بیرون شد

۳

چو لاله ساغر یاقوت داغدار شود

ازان شراب که لبهای یار میگون شد

۴

دل خراب مرا جورآسمان کم بود

که چشم شوخ توظالم هم آسمان گون شد

۵

زر تمام عیار از محک شکفته شود

زسنگ روی نتابد کسی که مجنون شد

۶

ز شور حشر به دنبال خود نمی بیند

به جستجوی تو هر کس ز خویش بیرون شد

۷

چنان که سیر فلاخن به سنگ وابسته است

ز کوه درد مرا شور عشق افزون شد

۸

خدا ز صحبت افسردگان نگه دارد

که نبض مرده شد این سیل تا به هامون شد

۹

به برگ سبز همان به که از ثمر سازد

چو سرو هر که درین روزگار موزون شد

۱۰

شرابخانه اش از سینه جوش زد صائب

ز خارخار محبت دلی که پرخون شد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۹۳
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۳۲

نظرات