صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۸۶۶

۱

به چشم من گل وخار چمن یکی باشد

نوای بلبل وصوت زغن یکی باشد

۲

تو از نوای مخالف ز راست بیخبری

وگرنه نغمه سرادر چمن یکی باشد

۳

ترا تعدد اخوان فکنده است به چاه

وگرنه یوسف گل پیرهن یکی باشد

۴

یکی است پیش سبکروح زندگانی ومرگ

که صبح را کفن وپیرهن یکی باشد

۵

به توتیا چه کنم چشم خود چوسرمه سیاه

مرا که ساختن وسوختن یکی باشد

۶

مرا که خلق نیاید به دیده حق بین

حضور خلوت با انجمن یکی باشد

۷

رخ چو آینه گرداندن است بی صورت

ترا که طوطی شیرین سخن یکی باشد

۸

فغان که در حرم وصل بار همچو سپند

مرا نشستن و برخاستن یکی باشد

۹

دل دونیم ز عاشق دلیل یکرنگی است

که خامه دو زبان را سخن یکی باشد

۱۰

به چشم هرکه رمیده است از جهان صائب

زمین غربت وخاک وطن یکی باشد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۰۲
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۶۳۳

نظرات