
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۳۸۶۷
۱
حضور روی زمین در فتادگی باشد
هدف نشانه تیر از ستادگی باشد
۲
به قدر ریزش ابرست بخشش دریا
گهرفشانی دست از گشادگی باشد
۳
به قدر نقش پذیری سیاه گردد دل
صفای سینه به مقدار سادگی باشد
۴
ز سنگ لعل و ز نِی می شود شکر پیدا
چه احتیاج هنر را به زادگی باشد
۵
ز چاه یوسف مصری به اوج جاه رسید
عروج مرد به قدر فتادگی باشد
۶
در اختیار نباشد سوار پابرجا
عنان مرد به دست از پیادگی باشد
۷
چنان که گردش پرگار ار فشردن پاست
روانی سخن از ایستادگی باشد
۸
گشاده روی به اخوان سلوک کن صائب
که فیض صبحدم از روگشادگی باشد
تصاویر و صوت

نظرات