صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۸۹۲

۱

به زلف سنبل وخط بنفشه کی پیچم

مرا که ذوق پریشانی دماغ نماند

۲

چه سیل بود که از کوهسار حادثه ریخت

که در فضای زمین گوشه فراغ نماند

۳

مباد چشم بدی در کمین عشرت کس

نمک به زخم من از چشم شور داغ نماند

۴

دگر کسی ز کریمان چه طرف بربندد

درین زمانه که دست ودل ایاغ نماند

۵

در آن حریم که صائب چراغ کلک افروخت

ز پرفشانی پروانه یک چراغ نماند

۶

بهار رفت وگل افشانی دماغ نماند

شراب در قدح ونوردر چراغ نماند

۷

معاشران سبکسیر از جهان رفتند

بغیر آب روان هیچ کس به باغ نماند

۸

چنان فسرده دلی اهل بزم را دریافت

که بوی سوختگی در گل چراغ نماند

تصاویر و صوت

کلیات صائب تبریزی از روی نسخهٔ خطی که خود شاعر تصحیح نموده با مقدمه و شرح حال آقای امیری فیروزکوهی از انتشارات کتابفروشی خیام، مقدمه مورخ ۱۳۳۳ شمسی - گردآورنده: ج. آزمون - تصویر ۵۲۵
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۲۵۲
دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۱۴

نظرات