
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۳۹۵۰
۱
سپند خال لبت آتشین عذارانند
به خون تپیده لعل تو تاجدارانند
۲
اگر چه سبعه سیاره گردشی دارند
نظر به شعله خوی تو نی سوارانند
۳
نوشته است به روی بتان به خط غبار
که آفتاب رخان صیدخاکسارانند
۴
حریم خلد برین جای شمع ماتم نیست
مرو گرفته به بزمی که میگسارانند
۵
کراست زهره که برحرف او نهدانگشت
که زیر مشق خطش آتشین عذارانند
۶
نظر به خط و رخ یار کن که پنداری
در آفتاب قیامت گناهکارانند
۷
جواب آن غزل حافظ است این صائب
که مستحق کرامت گناهکارانند
تصاویر و صوت

نظرات