صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۹۷

۱

مکن یارب گران در منتهای عمر گوشم را

سبک زین بار سنگین ساز با این ضعف دوشم را

۲

گران کردن مروت نیست بار ناتوانان را

به فضل خویشتن تخفیف فرما ثقل گوشم را

۳

چو من از عیب مردم دیده باریک بین بستم

به عیب خویش بینا کن دو چشم عیب پوشم را

۴

مرا ذکر خفی تلقین کن از لطف نهان خود

مکن بازیچه گفتار، لبهای خموشم را

۵

درین میخانه چون خم تا تن خاکی است پا بر جا

به کام دل رسان یارب شراب خامجوشم را

۶

ز بیهوشی عنان نفس سرکش می رود از کف

مگردان زیر دست خواب غفلت، مغز هوشم را

۷

نصیب حق شناسان ساز شهد گفتگوی من

مگردان رزق کافر نعمتان دهر، نوشم را

۸

حبابی چون کشد بر سر محیط بیکرانی را؟

به خورد باده ظرفی ده دل خونابه نوشم را

۹

ز سردی های دوران نیست صائب بر دلم باری

نه آن دیگم که مانع گردد آب سرد، جوشم را

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۲۲۳

نظرات