صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۹۷۴

۱

اگر کسی متوسل به چاره ساز شود

هم از طبیب و هم از چاره بی نیاز شود

۲

هلال سعی کند در کمال خود غافل

که چون تمام شود بوته گداز شود

۳

دهن به ابر گهربار باز کن که صدف

به لب گشودنی از بحر بی نیاز شود

۴

شمار آه به مقدار عقده های دل است

به قدر دانه زبان خوشه را دراز شود

۵

مرا دلی است ز صبح وصال روشنتر

چگونه سینه من پرده پوش راز شود

۶

کشیده دار عنان سخن که همچون شمع

زبان دراز چو گردید خرج گاز شود

۷

به طوف کعبه رود بت در آستین صائب

کسی که با خودی خویش در نماز شود

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۵۴

نظرات